دانلود جزوه اصطلاحات روانشناسی +PDF
آشنایی با اصطلاحات روانشناسی
فرهنگ اصطلاحات روانشناسی طبق حروف الفبا
اصطلاح نامه روانشناسی
******
جامع + کامل + کاربردی
******
بخشی از جزوه:
« الف »
احسا س sensation
- از ديدگاه نظري ، ساده ترينتجربه حسي(آگاهيآني ) كه در اثر تحريك يكي از در يافت كنندگان به وجود مي آيد .
- فرآيند يك دريافت كننده كه به مرحله كسب معني ، نرسيده است .
- واكنش دستگاه هاي حسي يا حواس نسبت به محركي كه از راه اعصاب حسي به مغز انتقال مي يابد . (ساعتچي ، 1377)
احساسات feelingssentiments/
هر چند ارائه يك معني دقيق براي اين اصطلاح مشكل است ، اما مي توان گفت معني آن در كلي ترين حالت تجربه كردن حس كردن ، يا داشتن نوعي فرآيند هشيار مي باشد. معاني خاص تر آن عبارتند از 1) اثر حسي ، يا احساساتي نظير گرما يا درد 2)حالتهاي عاطفي مثل احساس خوب بودن ، احساس افسردگي و . . . 3) يكي از ابعاد هيجان . . . 4) اعتقاد مثل احساس مبهم درباره چيزي كه با هيچ دليل و شاهد واقعي حمايت نمي شود .
هر چند مطابق علم صرف و نحو اصطلاح (sentiment) از كلمه حس كردن گرفته شده اما به معني وسيعتري به كار مي رود حس كردن يك حالت پيچيده است كه بر پايه احساس يك فرد نسبت به بعضي موقعيتها، اشخاص، عقايد و افكار و نظاير آن ، وجود مي آيد . يك احساس ،كلي تر و پيچيده تر از يك نگرش يا قضاوت است ، يعني يك احساس خاص بيش از يك حالت عاطفي است و در آن معني ضمن عمل نيز وجود دارد براي مثال فردي كه داراي احساسات قوي وطن دوستي است ، احتمال دارد با شدت از وطن خود در مقابل دشمن مهاجم ، دفاع كند.
(ساعتچي ، 1377)
احساس حقارت Inferiority feeling
نگرش منفي و انتقاد آميز نسبت به خود. در واقع اين اصطلاح براي كاربرد روزمره مردم عامي در اشاره به هر نوع احساس بي كفايي و حقارت است . و آدلر به وجود چنين احساسهايي در كودك اشاره دارد . (شولتز ، 1987)
احساس گناه (بي ارزشي ) sin feelings
احساس بي ارزشي اغلب با احساس گناه عميق همراه است فرد احساس شكستهاي گذشته و حال خود را بزرگ مي نمايد و به نظر مي رسد كه محيط اطراف را براي شاهد ادعاي خود غور و بررسي مي كند و هر گونه نقص و نارسائي را به خود نسبت مي دهد. (آزاد ، 1375)
اختلال اسكيزو فر نيا يي schizophrenia disorder
گروهي از اختلالها با ويژگي هاي فقدان تماس با واقعيت ، پريشا نيهاي بارز انديشه و ادراك و رفتار عجيب و غريب. (هيلگارد و اتكينسون ، 1983)
اختلال اضطراب فراگير Generalized anxiety diso rder
اشخاصي كه اين اختلال راتجربه كرده اند معمولاً به رو شني نمي دانند كه چرا مي ترسند . نشانة اصلي اين اختلال اضطراب است و به اين دليل فراگير ناميده مي شود كه با محرك يا رويداد بخصوص فرا خوانده نمي شود . بلكه در موقعيتهايي گوناگون رخ مي دهد. به نظر مي رسد كه اين گونه اضطراب كمتر وابستة رويدادهاي بروني است و بيشتر در احساسات و تعارضهاي دروني شخص ريشه دارد.
(هيلگارد و اتكينسون ، 1983)
اختلال خلقي DisorderTemperamental
اختلالهاي خلقي به سه گروه اختلالهاي افسرده وار ( يك قطبي ) ، اختلالهاي دو قطبي و دو اختلال مبتني بر علت شناسي («اختلال خلقي ناشي از يك شرط طبي عمومي » و «اختلال خلقي ناشي از مصرف مواد ») تقسيم شده اند كه هر يك از آنها نيز داراي مجموعه هايي هستند.
اختلال خلقي تك قطبي Polar temperame ntal disorder
اختلال خلقي ويژگي اصلي اختلالهاي عاطفي است ، افرادي كه اختلال خلقي تك قطبي دارند ، آشفتگي هيجاني آنها به يك حالت است و دائماً در حالت افسردگي به سر مي برند . ( آزاد ، 1375 )
اختلال خلقي دو قطبي Bipolar Temperament Disorder
اختلال دو قطبي ، بر اساس نامي كه براي آن انتخاب شده، هم شامل حمله هاي افسردگي است و هم حمله هاي ما نيايي (شيدائي). به طور معمول ، اختلال دو قطبي در آغاز به صورت حملة مانيايي آشكار مي شود حمله هاي بعدي ،ممكن است كه به شكل الگوهاي گوناگوني رخ بنمايد . امكان دارد كه پس از حمله هاي مانيايي يك دورة طبيعي باشد ، به دنبال آن يك حمله افسردگي، سپس يك دورة طبيعي ،وبه همين ترتيب . (آزاد ، 1375 )
******
فرمت فایل:
پی دی اف(PDF)
تعداد صفخه :
165
حجم فایل:
2.25MB
مبلغ واقعی 59,600 تومان 11% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 53,044 تومان
برچسب های مهم
اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یا